سفالگری
کافیست به ساخته های سفالی یک کودک یا نوجوان نگاه کرد و از بازتاب اندیشه و احساس هنرمند کوچک شگفت زده شد.
ساخته های کودکان ،ساده،جذاب، دارای نوعی گیرایی آنی و سرشار از زندگی و هویت فردی اند.
هر یک از این ساخته ها، بازتابی از مفهوم نارسِ زندگی و دستیافته های کودک از محیط پیرامونش است.
با بررسی دقیق و صحیح میتوان کمک به ایجاد تصویری زیبا و زمینه های تازه و هیجان انگیز در ذهن و اندیشه کودکان و نوجوانان کرد،و همچنین کار مداوم با متریالی همچون خاک رس ، به کودک جبران پذیر بودن هر خسارتی را میاموزد. که سبب تقویت اعتماد به نفس و نیز ایجاد جسارت برای پیشبرد اهدافش را در پی خواهد داشت.
سفال و کودکی
خودشناسی،نقش اساسی در پی ریزی افکار هنرمندانه ی هر صاحب هنری دارد. شناخت مراحل متفاوتی دارد که میتواند زیربنای مادی یا معنوی داشته باشد. آدمی از دیرباز در پی تجسم بخشیدن و انتقال اندیشه های نهفته ی خویش بوده است. از مهمترین کارهای هنرمندان، رسیدن به سمبل ها و لمس عینیت های حیات و ترکیب اندیشمندانه این پدیده ها با هم است، تا آن یافته ها رابه درستی انتقال دهد و سبب تسکین شود.
اولین قدم در این ، شناخت وسیع محیط، جستجوی دائم و پیدا کردن قالب مناسب است تا به بهترین نوع ممکن یافته ها ارائه شوند و در کنار آن بتوان حاکمیت سلامت فکری و رسیدن به درستی و راستی را تضمین کرد.
هوشیاری یک جامعه به هوشیاری هنرمندان آن بستگی دارد.
اما معیار شناخت همیشه یکسان نیست. بنابراین،حقیقت در هر دوره ای متفاوت است. از طرفی هویت بالاترین مرجع شناخت خود و اطراف خود است. هویت شاخص ترین حرکت در سیر زندگی است.
یاری و نمایش مسیر شناختِ هویت در کودکان،امری است دشوار که نیازمند شناخت و بهره گیری از علومِ گوناگون است، از این میان ما با استفاده از هنر سفالگری و پرداختن به شناخت بیشتر کودکان از راه دقت در آثار آنها، به جامعه ای شاد تر و مطمئن تر به لحاظ اجتماعی و عاطفی می اندیشیم.
کودکان در دوره ای از مسیر بودنشان به سر میبرند که با نگاهی جامع تر و عمیق به این نکته ی کلیدی میرسیم که این دوره پایه و زیربنای بهتر زیستن در آینده ای نه چندان دور است، این نکته ما را بر آن داشته که سعی کنیم و بخواهیم، راهی بیابیم بین هنر و شناخت.
کودکان
دریافت این مطلب که آیا کودکان، استعداد تصویری و ساخت شکلهای ابتداییشان را در جریان خطاها و اشتباهات مکرر میآموزند امریست بدیهی.
ساختِ یک چند وجهی(هرچند ساده) متضمن چندین مورد تصمیم گیریست.
در طرح های ساده کودک سعی در پاسخ به سوالات محدودی دارد. از جمله:
۱-از کجا باید شروع کرد
۲-چطور گِل را هدایت و کنترل کرد
۳-چطور گِل را با تصویر ذهنی هماهنگ کرد
۴-کی کار را تمام شده دید
رسیدن به پاسخ هر یک از این سوالات پیامدهایی مثبت در پی خواهد داشت:
در پاسخ به سوال اول:
کودک با میزان سختیِ اولین قدم برای شروع هر کار و سنجشِ ملزوماتِ کار آشنا میشود که در شرایط ناگزیرِ رشد و روند زندگی بسیار پرفایده و اثرگذار است.
در پاسخ به سوال دوم:
میآموزد میزان سختی و نرمی گِل و ترکیبات متنوع گِل، میتواند نتایجی کاملا متفاوت داشته باشد که برای رسیدن به طرح ایده آلش، پس از چندین مورد آزمون و خطا و کسب تجربیات لامسه و بصری و …. سرانجام به نتیجهء مطلوب میرسد.
در پاسخ به سوال سوم :
کودک میآموزد، همزمان که به طرح اش می اندیشد و آنرا به شکل مجسم و در قالب گِل فرض میکند،انگشتانش را با ذهنش هماهنگ میکند و سرانجام مفاهیمی مثل ارتفاع،ضخامت،عمق،طول و عرض و…. را به خوبی و سهل درک میکند و پی در پی میسازد.
در پاسخ به سوال چهارم :
آسایشی که پس از طی مسافتی طولانی ودیدنِ مقصدی دلپذیر ، بی شباهت به حسی که کودک پس از اتمام یک دست ساخته ی سفالی تجربه میکند ،نیست.
کودک شعفی وصف ناپذیر را تجربه میکند و به دنیایش مخلوقی می افزاید و حسِ آفرینندگی سبب ساز رشد روانیِ مثبت و میل به سازندگی میشود.
-اما در اشکال پیچیده تر کودک با پرسشهای بیشتری مواجه است:
۱-طرح از چند جزء ساخته شده
۲-اندازه ی هر بخش چقدر است
۳-چگونه و با چه ترتیبی اجزاء به هم متصل میشوند
۴-نحوه قرار گیری و زاویه ی اجزا نسبت به یکدیگر چگونه است
۵-جزئیات چقدر میتوانند مهم و تاثیرگذار باشند
۶-چطور این اجزاء در کنار هم شکلی واحد و مطلوب را پدید میآورند
۷-در روند ساختِ هر بخش از چه تکنیکی میتوان استفاده کرد
آیا روشهای دیگری برای یاخت اثری مشابه میتوان
۸-آیا روشهای دیگری برای ساخت اثری مشابه میتوان ابداع کرد
شاید کودکان بطور واضح این سوالات را بازگو و مطرح نکنند ولی در در خِلال کار با آنها کاملا مشهود است که نوع برخوردشان با گِل در راستای پاسخ به این سوالات است.
پر واضح است،کودکانی که گِل بازی را تجربه کرده اند به مفاهیم ادراکی، بصری و در موارد چشمگیری،نسبت به موقعیتهای اجتماعی، اشراف بیشتری داشته و برخورد مناسب تری خواهند داشت.
پاسخ به هر یک از سوالات ذکر شده که ناگزیر در ذهن بوجود می آید، سببِ پیشبرد مهارتی خاص در کودکان است که میتواند از کودکان ما انسانهایی قویتر و خوش فکرتر بسازد که میتوانند در مراحل مختلف زندگی و رویدادهای اجتماعی ، خانوادگی، شخصی و….. برخوردی سازنده تر داشته باشند.
سفال ، دغدغه های آسمانی انسان است که با گلِ زمینی پیوند خورده است
این هنر، محل تلاقی آسمان و زمین است و وقتی به خاک، روح هنرمندانه دمیده شود آنگاه جلوه ای جلالی از برای درگاهِ متعالی میابد.
به نقل از محمود شالویی
سفالگری ایتالیایی :
یک روش یا دکور است.
در گذشته ی دور بر روی دیوار که توسط لایه های گچ در رنگهای متضاد به یک سطح مرطوب اعمال میشده و با ایجاد خراش به منظور تشخیص لایه های مختلف به ایجاد طرح و نقش می پرداختند.
این تکنیک با گذاشتن بدنه های رنگی بر روی بدنه ی اصلی سفالی نیز انجام میشده. در این تکنیک امکان خراشیدن لایه های رویی و ایجاد اختلاف رنگ و اختلاف سطح ، فضایی برای نقش زدن بر ساخته های سفالی ایجاد میکند.